امروز دوباره برنامه بود . اون آدمی که خوشحال ترینه که بالاخره موفق شده یکی از خونه هایی که همیشه دوسش داشت رو ببینه کیه؟:)
اونی که اولش دوتا از بچه های موردتنفر از موسسه رو دیده بود کیه؟:)) تازه اومده میگه بیا پیشمون تنها نمون که ریز بعدش راهم روجدا کردم .
خونهی استاد معین هم رفتیم . همون ویرونه منظورمه . :| بسی دلم سوخت . بنظر غم انگیز ترین بنا توی شهرمون این و یه حمامه . پیرمرد خونه روبه رویی اومده بیرون درموردمالکیت و فلان حرف زد بعد میگه اره میخواستیم بخریم پارکی چیزیش بکنیم :/ کلا سوژه منو یه جفت خواهر شده بود باهم بودیم . بعد رفتیم خونه محبوبم که دست شورای شهر بود که شکر خدا جابجا شدن قراره موزه مشروطه بکننش . خونه ، حیاط ایرانی و ساختمون الهام گرفته از معماری روسی داره . بشدت خوش انرژی بود و من میتونستم ساعت ها تو حیاطش سرپابمونم و خسته نشم . قلبم اونجا موند . عاشقش بودم . پراز گیاه های بزرگ و پررنگ . دیوارای گلسنگ زده شده زمین سنگی که بین سنگا پراز گیاه بود . ایوون و راه پله دوطرفه . حیاط پشتی کوچولوش . خود اتاق که صحن شورا بود و دیوارش نقاشی لندنی داشت و با بی سلیقگی مرمت شده بود . فضا یجور بود که انگار انقلاب شده ما اینحا رو تسخیر کردیم:)) یکی از کسایی که تو اینستا فالوش دارمم بود منو نمیشناخت .باهاش کلی هم اونجا حرف زدم درموردش . خدا کنه موزه کردن پسی گیاهاشو دست نزنن :(
بیرون دوتا خونه کنار هم بودن یکیشون پراز پنجره های یه مدل ِ گره چینی شده و رنگی داشت بالاش ادم ساکن بود کسی متوجهش نبود . تازه یه قسمتی هم ازین ریسه لامپ رنگیا داشت .
بعد رفتیم خونه کناریش که مالکیتش دست دانشگاه ماست قبلا دانشکده معماری بوده الان بنیاد نخبگانه .اونجا درحال مرمت بود زین سبب اجازه بازدید از درون ندادن . یه فضای فوق العاده داره .یه اتاق ایینه کاری پراز جزییات و روی سقف و دیوار و ستون حتی و یه اتاق چینی خونه داره که ایینه کاری و بشقاب روی دیوارهاشه . بسی باشکوه و زیباااااااا. من عکس های چینی خونه رو دیدم دوست داشتم گریه کنم . بعد اونجا اخرین نقطه برای بازدید امروزمون بود اون دوتا خواهرا گفتن میری؟ گفتم اره گفتن یکم بمون و ریز رفتیم بالا . اونایی که مرمت میکردن رفیقشون بودن . البته مثل اینکه دونفر مارو دیدن رفیقشون رفته بود پایین گف ما بالاییم . خیلییی خوب بود . خود ساختمون اتاق ایینه ایه که البته درحااال مرمت بود . متاسفانه چینی خونه تموم شده بود درش قفل بود نمیشد رفت داخل . :( از بالای درش سقفشو میشد دید و مرد.
خیلی خوب بود همه چی:(((
اونجا مثل اینکه زیاد از اونجور خونه ها داره ها.