لیست کتاب هایی که باید بگیرم براش رو عوض کردم. خیلی محدود کردم و منطم الان ذهنم اروم تره. عمده کتاب هایی که مال یه انتشارات بودن هم سفارش دادم فردا ارسال میشن. جلد یکیشون اینقدررر قشنگه که دوست دارم قابش کنم اصلا. یکی از پر دردسرترین سفارش های عمرم بود و گرون ترین ها.
به دایرکت کتابفروشی سر کوچه هم پیام دادم دلم براشون چقدر تنگ شده بود:)) دیگه کلی بهم توضیح داد قشنگ حس کردم اونجام. ترکیب عطر پلاستیک و کاغذ و کتابای زبان میومد برام.
یه مقدار بی حوصله ام که خب کی نیست. فردا روز باحالیه همینجوری الکی امیدوارم. اگه حالت عادی فردا زبان جدیده ترمش شروع میشد نمیدونم حالا کی شروع میشه. چند هفته پیش تو اینستا دیدم که گفته بودن ترم از این هفته شروع میشه ولی پیام ندادن هم که از کی شروع میشه فیلا هم که تا اخر هفته تعطیل کردن همه چی رو.
دوست دارم این شروع شه بیرون بریم بهاره بهرحال مژکیان رو هم ببینم ولی دانشگاه شروع نشه:(((