در وصف فاینال امروز همین بس که تواتاق امتحانات بود وروی میزا اسم و شمارمون بودو ازهمه جالب تر که استاد خودش که نبود امروز ولی جاهامونو خودش مشخص کرده بود تاکید اکید هم که اثلا جای کسی عوض نشه :)))) من ؟ ته اون کنج :)) همینقدر بهم اعتماد داره :)) من اصلا نرسیدم که بخونم خیلی با اعتماد بنفس پاشدم رفتم بعد همه میگن منو سعید بالا میشیم :| اتفاقا بسی دوست داشتم که بالا بشم ولی  سعید حالا وقتش ازاده خونده بود . من چی  ؟ یجوریم بودکه اصلا هیچ ایده ای ندارم که چه کردم . سوال اخر باید از خودمون مینوشتیم هرچی بلد بودم نوشتم که پنج خط پر شه در این که میگفتم از خونه تا دانشگاه (کلمش طولانی میشد ) پیاده میرم :)))  اینقدرم جمله بندیام پراکنده ئه و بدخط نوشتم دلم میخوایت ازش تهش معذرت خواهی کنم . پنج صفحه بود صندلی ها هم راست دست من رو پام گذاشته بودم که قشنگ خرچنگ قورباغه شه. از سیزده نفر هشت نفر اومدن فقط برای امتحان . سه تاشون باز میشد حدس زد که نیان ولی فرتاش و دنیا چرا نیومدن :| مهشید هم میگف شاید از ترم بعد نخواد بیاد . کلاس جمعیتش کم شه که البته من دوست دارم .:)) خشی جون گفت یا پنجشنبه یا دوشنبه شروع میشه ترم بعد . اس میدن که بیاین کارنامه بگیرین و ثبت نام و فلان . خشی جون اون یکی شعبه عه اصولا استاد ایلتسم استش . نمیدونه من همونیم که داشت چیپس میخورد سر رسیده بودم طفلی هول کرده بود داشت خفه میشد کلی خندیدیم :)) 

کاش زودتر نمرمونو بذاره ولی خب امروز که نبود دوروزم که تعطیله :(