برای سفری که هیچیش معلوم نیست تو وقتای ازادم برنامه میریزم و حالم خوب میشه انرژی ای که بهم میده رو تاحالا تجربه نکردم . 

میشینم سرچ میکنم  چطور برم . مثلا بلیط مستقیم اتوبوس ۱۱۸ استش حدودا ولی بدیش اینه که ساعت سه حرکتشه و نصفه شب میرسم اونجا .ترجیح میدم دفعه اول نصفه شب نرسم :| قطار رو بررسی کردم گرون درمیاد و هم ساعتش نمیخوره از اینجا به تهران رسیدنش شب میشه ولی از تهران به اونجا از ظهر و یه نیمه شب حرکت دارن فقط.

قیمت اتوبوسام که به غایت متفاوته از اون طرف باید حواسم باشه ترمینالاشون یکی باشه که سرگردون شهر نشم ولی یه تابم قابل توجه هم وسطش فاصله داشته باشه که اینجا هیچی سر نظم نیست جا نمونم بعد روحیه‌ی وسواسیم نمیذاره میگه نه نمیرسی:))) فعلا میزنم تو دهنش نمیدونم برم اونجا همونجا بخوام بلیط بگیرم چطوریه بعد . سردرگمیش جذابه اما. 

بعد میگم که چندروز بمونم . چی ها ببرم با خودم .اونا رو لیست میکنم و قلبم پراز لذت میشه . 

به هزاران جایی که دوست دارم اونجا بمونم به تجربه هایی که دوست داشتم همیشه اونجا داشته باشم و خانواده نمیذاشتن فکر میکنم و چندین دسته پروانه تو دلم بال میزنن .

به پولی که میخوام کنار بذارم تو همین بی پولیم:)) اونم الان که کلاس زبانمم گرون تر داره میشه:)) خیلی خجسته دلم خداییش . ازینام که راحت میتونم تو ارزون ترین حالت ممکن سفر کنم و خوش بگذرونم ولی این اونیه که میخوام هرکاری دلم میخواد انجام بدم زین سبب بیشتر گیر می افتم . کاش برا تولدم کادو ندن پول بدن  :| :)))

اگه میتونستم کنسرت جمعه‌ی هفته‌ی بعد پالت رو برم دوتا از ارزو گنده هام توی ۹۸ تیک میخورد .اخه توی وحدته . اینم جزو ارزوهامه اینقدر عکس و فیلم دیدم از کنسرتای اینجاشون تصویر ذهنیم ۳۶۰ درجه استش :)) 

+چون هیچکی حتی هندونه جز اون رفیق یزدیم خبر نداره مجبورم هی اینجا بگم که یه سیکاله اروم بگیرم . امشب به دخترخالم میگم ولی چون سرش شلوغه هربار ذوق برم مستولی شد نمیتونم بگم بهش باز اینجا خراب میشم:))

+چون هندزفری ندارم زیاد اهنگ گوش نمیدم ولی اهنگ این روزام بدون توجه به معنی اهنگ  yok yok از فریده هیلال آکین استش :)) نمیدونمم چرا میچسله تو بارون بنظرم.